مرگیاس

ساخت وبلاگ
طبق یه اصولی که معلوم نیست درستند کاملا یا نیمه درست یا من بد فهمیدمشون یا چی یه مشت حرف مفت تو ذهنم جمع شده که خیلی دلشون میخواد بنویسمشون. مهرطلبم پس شکار خودشیفته ها میشم. مهرطلبم پس خودشیفته ها رو شکار میکنم. زندگیم شده از یک خودشیفته به خودشیفته بعدی رسیدن. حالا مهرطلب چیه یه ادم رنجور قربانی خودشیفته چه کوفیه یه ادم قربانی که خودصیاد پنداری داره نه خودشیفته یه موجود متکبر و فرعونیه که بیچاره میشی بخوای باهاش زندگی کنی نه که زندگی باهاش جهنمه مگه برای مهرطلبایی که احمقانه تو مهرطلبی خودشون غوطه ورن‌ .خودشیفته خودشو می پرسته و بقیه رم محکوم میدونه بپرستنش نه خودشیفته معتقده بقیه باید از خداشون باشه باهاش اشنا شدن و فرصت پرستیدنشو دارن موشی که خود شیر پنداری اش تهوع اور است. ....خلاصه اینکه من ازت خوشم اومده دلیل این نیس که تو از خدا مستقیما خلق شدی تفاله هایی به نام خودشیفته ها. کاش خودشیفته ها بدونن خودشیفته ن . ...من یک خودشیفته هستم. که از خودراضی هستم و خلقتم به سود کل جهانه. من یک مهرطلب هستم یک مهرگدایی که توجه دیگران رو التماس میکنم. من یک قربانی هستم.....میگم لعنت ب روزی که کتاب اختراع شد. درخت ها به دار اویخته شدند که انسان های احمق حماقتشون رو به سرعت به اشتراک بذارن. لعنت ب روزی که اینترنت اختراع شد و هر الاغی وارد مدرسه شد. هر الاغی به عنوان کارشناس دهن به عرعر گشود. .....من یک معترضم. من یک طغیانگر خاموشم. من یک روان پریشم. من یک دیوانه هستم که از انسان شاکی ام. .....یادداشت های یک احمق تمام عیار. مرگیاس...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگیاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pazeletanhayi بازدید : 34 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1402 ساعت: 18:16

اندازه یه بمب هسته ای حرف دارم. حرفهای صدتا یه اردک. لطفا وقت هدر ندید که بخونیدم. از همین الان قول میدم چرند می نویسم. نه که حال و احوالم خوش نیست، برا همونه که قلمم دیوونه شده. کامبیز دیرباز گادفادر شده. صداش قشنگه. لهجه ش هم قشنگه. به ما چه نوش جون خودش. اما این برنامه پدر خوانده مسابقه مافیا، چندتا بازیکن تکراری داره که گادش هم میشن. مافیا رو خوشم میاد. بازی زندگیه کثیفیه که توشیم. لاکن این همه خرج و مخارجش لوث ش کرده. ساده اگه بود. دور هم می نشستن با لباس های خونه ، عینهو یه سریال خودمونی، خونگی . و بعد هم بازی اتفاق می افتاد‌ . عینهو خونه های خود مردم. و چرا اینهمه تمهیدات که تقلب نکنن، این نشون میده اغلب عوضی هستیم. خب دوربین که هست، بازی انجام بشه تقلب ها هم اتفاق بیفته و معلوم خودمون شه کیا دوست داریم با دروغ بگیم از همه باهوش تر و زرنگ تریم. ما ایرانی هستیم. یه مسابقه دیگه هم هست که محمدرضا علیمردانی مجریشه اون حس واقعی تری داره، ولی مسابقه ش نچسبه. ادماش بچسب. نمیشه هیچ رقمه باور کرد تو این مسابقه ها، تقلب یا دروغ نباشه، اگه نبود تاکید نمیکردن همش که دارن صادقانه بازی میکنن. یه مسابقه دیگه هم هست که تو کافی شاپه مثلا، اون که سم خالصه، مجریش امیرعلی نبویانه، کاش ایرانی ها بجای این همه هوش و ریختن قیمه ها تو ماست ها، درایت و فهم هم داشتن. درک و خلاقیت و اعتماد به نفس هم داشتن. و انقده قاط نمیزدن از فرانسه و ارتش سری و المان و دزدان دریایی و ایتالیا و بقیه عینهو میمون تقلید میکردن. کاش رو کاشتیم در نیومد. و اما ادامه نقد خاله زنکی، میرسیم به مسابقه صداتو، که قشنگه ها، پر از رهایی هایی که طی سالها خفقان جای بروز پیدا کرده، خوبه شبکه خانگی اختراع شدش ها. مجری اون اس مرگیاس...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگیاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pazeletanhayi بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1402 ساعت: 18:16

این جمله را آقایی گفت که درباره اش بنویسم. اولین جمله ای که بعد از این جمله به ذهنم می رسد این است کار انسان عاشق ماندن است. ولی حس خوبی به جمله ام ندارم. عاشق شدن خودش چطوری است؟ من عاشق شدن بلد نیستم ولی انسان هستم. و اگر کار اصلی ام به عنوان انسان عاشق شدن باشد، باید بدانم عاشق شدن چیست؟ خود را قربانی دیگران کردن؟ خودرا برازنده دانستن اما کنار کشیدن بخاطر دیگران؟ خود را وقف دیگران کردن؟ دوست داشتن دیگران حتی وقتی به شدت رفتار ناهنجاری دارند؟ کمک به بهبود حال انسان های جهان؟ حفظ سلامتی خود و دیگران و انسان؟ مرگیاس...ادامه مطلب
ما را در سایت مرگیاس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : pazeletanhayi بازدید : 47 تاريخ : يکشنبه 21 آبان 1402 ساعت: 18:16